7 - و در کلمات قصار نهج البلاغه (شماره 19) میخوانیم: "اقیلوا ذوی المروئات عثراتهم، فما یعثر منهم عاثر الاو یدالله بیده یرفعه" از لغزش افراد دارای مروت و مردانگی گذشت کنید، زیرا هر یک از آنان بلغزد دست خدا در دست اوست و او را بلند میکند.
انسانها معصوم نیستند، و ممکن است انسان خوش سابقه و خدمتگزاری که مردم او را به خوبی میشناسند از باب اتفاق مرتکب خطایی گردد. چنین فردی مستحق عفو و گذشت است، و اگر (فرضا) حکومت برای قدرت نمایی و تحقیر او به او سخت گیری نماید او در نزد مردم مظلوم جلوه میکند و به ضرر حکومت تمام میشود.
8 - و باز در کلمات قصار نهج البلاغه (شماره 52) میخوانیم: "اولی الناس بالعفو اقدرهم علی العقوبة" سزاوارترین مردم به گذشت نمودن تواناترین آنها بر عقوبت کردن است.
9 - و در غررودررآمدی (شماره 5342) از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده: "رب ذنب مقدار العقوبة علیه اعلام المذنب به" بسا گناهی که مقدار عقوبت بر آن اعلام گناهکار است به آن.
یعنی در برخی گناهها همین که محرمانه به طرف بفهمانی که ما از کار تو مطلع شدیم برای عقوبت او کافی است. ولی ما (متأسفانه) در هر اتهامی تا آبروی طرف را نریزیم و بارها او را به بازجویی و سپس به محاکمه نکشیم و او را از همه حقوق اجتماعی محروم نسازیم دست بردار نیستیم، اینها خشونت است و اسلام با چنین اعمالی مخالف است.
10 - از حضرت علی بن الحسین (ع) در رساله حقوق نقل شده: "و اما حق رعیتک بالسلطان فان تعلم انهم صاروا رعیتک لضعفهم و قوتک، فیجب ان تعدل فیهم و تکون لهم کالوالد الرحیم، و تغفر لهم جهلهم و لا تعاجلهم بالعقوبة، و تشکر الله عزوجل علی ما اتاک من القوة علیهم" (خصال، صفحه 567) و اما حق رعیت تو در برابر قدرتت پس به این است که بدانی آنان رعیت تو شدند در اثر ضعف آنان و قدرت تو، پس لازم است بین آنان عادلانه عمل کنی، و برای آنان همچون پدر مهربان باشی،