"علیکم بالعفو فان العفو لایزید العبد الاعزا فتعافوا یعزکم الله" (کافی، 108/2) بر شما باد به عفو و گذشت، گذشت زیاد نمی کند برای بنده خدا جز عزت را، پس از یکدیگر گذشت کنید خدا شما را عزیز میکند.
6 - و در نامه 53 نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر میخوانیم: "و أشعر قلبک الرحمة للرعیة و المحبة لهم و اللطف بهم، و لاتکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم، فانهم صنفان: اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق، یفرط منهم الزلل و تعرض لهم العلل، و یؤتی علی ایدیهم فی العمد و الخطاء، فاعطهم من عفوک و صفحک مثل الذی تحب ان یعطیک الله من عفوه و صفحه، فانک فوقهم، و والی الامر علیک فوقک، والله فوق من ولاک ... و لاتندمن علی عفو و لا تبجحن بعقوبة"
رحمت و محبت و لطف نسبت به رعیت را در عمق دل قرار بده، و بر آنان درنده حمله ور مباش، زیرا آنان دو گروهند: یا برادر دینی تو و یا همچون تو انسانند، لغزش آنان زیاد و حوادثی برای آنان پیش میآید، و از دست آنان گناهانی به عمد یا خطا سر میزند. پس نسبت به آنان عفو و گذشت داشته باش، همان گونه که دوست داری خدا نسبت به تو عفو و گذشت داشته باشد. تو بر آنان سلطه داری، و ولی امر تو بر تو، و خدا بالای ولی امر توست... از بخشش پشیمان مشو، و از عقوبت کردن خوشحال مباش.
امیرالمؤمنین (ع) در حالی که خلیفه مسلمین بوده و حکومت مصر را به مالک اشتر واگذار کرده است به او روش کشورداری و مردم داری را یاد میدهد، و به او تذکر میدهد که قدرت و حکومت، تو را مغرور نکند که از قدرت سوء استفاده کنی و به مردم فشار آوری، ولی امر تو از تو بالاتر و خدا از همه بالاتر است و او بخشنده و مهربان است. این است برنامه حکومت علی (ع) که ما مدعی پیروی از او میباشیم.
حاکم مسلمین باید چون پدر مهربان اهل تحمل و گذشت باشد. پرونده سازی و تبلیغات و تشکیل دادگاه با تشریفات پر سر و صدا برای هر تخلف کوچکی بتدریج موجب جدایی ملت از دولت و رودررویی آنان و فاصله بین ملت و دولت میگردد. بسیاری از تخلفات را باید نادیده گرفت و یا به یک تذکر دوستانه اکتفا نمود و برخی را باید در همان دادسرا حل و فصل نمود، دادگاه فقط برای جرمهای بزرگ و مهم است.