صفحه ۱۱۵

همه محسنات و برنامه های مختلف ادیان گذشته و قابل انطباق با شرایط و زمانها و مکانهای گوناگون؛ و عقل بشر در اثر تکامل به مرحله ای از بلوغ رسیده که می‎تواند با کوشش و اجتهاد برای هر زمان و مکانی برنامه عملی متناسب با آن را از عقل و کتاب و سنت استخراج نماید و در نتیجه نیاز به پیامبر جدید ندارد. در نهج البلاغه (خطبه 72) راجع به پیامبراکرم (ص) وارد شده: "الخاتم لما سبق و الفاتح لما انغلق" (ختم کننده همه گذشته ها و گشاینده همه بسته ها)؛ و بالاخره مقصود از ختم نبوت و بقای شریعت و حلال و حرام آن حضرت، محدود نبودن آنهاست به زمانی خاص و این معنا منافات ندارد با اختلاف در احکام برحسب اختلاف در زمان به دنبال انتفاء برخی موضوعات، یا اختلاف در برداشتها، یا مبدل شدن موضوعی به موضوعی وسیعتر یا محدودتر برحسب استنباط از مصالح و ملاکها، و یا کنار گذاشتن موقت برخی از احکام به مقتضای تزاحم و برخورد ملاکها. اینک نمونه هایی از این موارد را یادآور می‎شوم:

الف: با انعدام رقیت و مملوکیت انسان نه تنها موضوع عتق رقبه که در ابواب مختلف فقه به عنوان کفاره تعیین شده از دایره کفارات حذف می‎شود، بلکه همه احکام مربوط به عبید و اماء عملا از حوزه فقه حذف می‎گردد.

ب: اختلاف نظر فقهای پیشین در فهم و برداشت نسبت به برخی مفاهیم و موضوعات مذکوره در کتاب و سنت.

از باب مثال در بسیاری از روایات و ابواب مختلف فقه لفظ "امام" موضوع حکم شرع واقع شده و بسیاری از بزرگان فقها - برحسب سابقه ذهنی و اعتقادی خود نسبت به امامت - مقصود از لفظ "امام" را در این قبیل مسائل خصوص امام معصوم پنداشته اند، در صورتی که از قرائن و شواهد زیاد استفاده می‎شود که مقصود مطلق حاکم سیاسی یا قضایی یا مدیر امور اجتماعی می‎باشد نه خصوص امام معصوم.

ج: تبدل موضوع به موضوعی محدودتر یا وسیعتر برحسب مقتضیات و شرایط زمانی یا مکانی و استنباط حکم با اتکاء به ملاکهای قطعی، و در حقیقت تبدل حکم به تبع تبدل موضوع.

از باب مثال مواردی را یادآور می‎شوم:

ناوبری کتاب