خویش میدانند؛ و متهم نمودن جامعه به بی دینی یا بازی خوردن از دشمنان داخلی یا خارجی اتهامی است غیرعادلانه، زیرا مردم ما نوعا به مبانی و موازین اسلامی اعتقاد دارند و مصالح و مفاسد اجتماعی را درک میکنند، هرچند بسیاری از آنان - فرضا - بعضی از برداشتهای فقهای شورای نگهبان را مثلا به عنوان الگوی اسلام قبول نداشته باشند؛ و اگر - فرضا - با خشونت و بازداشت و زندان با آنان برخورد شود نتیجه معکوس دارد، و بحثهای علنی به مخالفتهای سرسختانه سری و پخش شب نامه ها مبدل میگردد.
5 - اینکه خیال شود مردم اگر در رأی دادن آزاد باشند نوعا به افراد بی دین یا نااهل رأی میدهند خود سوءظن و بدگمانی نسبت به مردم است. نوع مردم ما بحمدالله دارای رشد دینی و عقلی میباشند و مصالح و مفاسد را تشخیص میدهند و در نتیجه اکثریت آنان به افراد صالح رأی خواهند داد هرچند از جناح من و شما نباشند، و اگر هم فرضا یکی دو نفر از افراد نااهل در مجلس وارد شوند چون پیوسته در اقلیت میباشند نمی توانند مسأله ای ایجاد کنند و ضمنا مقدار موقعیت اجتماعی آنان نیز مشخص میگردد، و قهرا از تظلمهای خود نیز دست برمی دارند، و قانونی که پس از بحث و جدلهای گروههای موافق و مخالف به تصویب برسد طبعا پخته تر و مستحکم تر خواهد بود؛ و اگر آقایان محترم به اینجا رسیده اند که - خدای ناکرده - اکثریت مردم ما به حق و دین پشت کرده اند و در صورت آزادی به افراد نااهل و بی دین رأی میدهند، پس باید گفت وامصیبتا اگر چنین شده باشد؛ و این نیست جز نتیجه و واکنش فشارها و بی اعتنایی به حقوق آنان؛ و چاره ای نیست جز تغییر روش و رفتار با آنان، زیرا با فشار و تحمیل و بی اعتنایی، مردم جذب اسلام و دین نمی شوند.
6 - آنچه در رئیس جمهور یا نماینده مجلس از نظر عقل و شرع پس از داشتن عقل و ایمان معتبر است یکی توانایی کار است و دیگری امانت و پرهیز از هر نحو خیانت.
در آیه 55 سوره یوسف میخوانیم که حضرت یوسف به عزیز مصر فرمودند:
(اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم) بیت المال و خزائن کشور را در اختیار من گذار زیرا من حافظ آن و عالم به نحوه مصرف آن میباشم.