افراد براساس عدالت و مساوات رعایت شده باشد، و خودخواهی ها و تمایلات طبقاتی - هرچند ناخودآگاه - در تنظیم و تشریع آنها راه نداشته، از ضمانت اجرایی لازم در خفا و آشکار برخوردار باشد. پس قهرا باید آن قوانین از ناحیه خدایی که آگاه به مصالح و مفاسد بندگان و دور از تمایلات شخصی و جناحی انسانهاست و حاضر و ناظر بر بندگان خود میباشد تنظیم و تشریع شده باشد.
با این دو دلیل احتیاج به دین و برنامه های آن و نیز لزوم الهی بودن آن معلوم میگردد.
دین برنامه ای است صحیح و کامل، هم برای زندگی بهتر و عادلانه و هم برای رسیدن به اهداف والایی که از خلقت این موجود والابه نام انسان در نظر گرفته شده است. دین مجموعه ای است از شناخت واقعیت های حال و آینده و بایدها و نبایدهای اساسی که برای تأمین عدالت اجتماعی و زندگی بهتر و رفع نیازهای حال و آینده بشر، و سیر و سلوک انسانها به سوی خدا از ناحیه خدای خالق عالم و قادر دارای لطف و رأفت تشریع شده است."
منصور: "درست است که پیمودن این مسیر طولانی بدون وجود برنامه ای صحیح و نشانه درست عاقلانه نیست و در زندگی اجتماعی نیز نیاز به مقررات و برنامه های عادلانه احساس میشود، ولی چرا این برنامه از ناحیه خدا تنظیم شده باشد؟!"