صفحه ۹۵

فصل دوم: نبوت

ضرورت دین و لزوم تشریع آن از سوی خدا

منصور: "راستی هدف شما از نمازخواندن چه بود؟ شما این عمل را در ظهر نیز انجام دادید، فرضا ما وجود خدا را پذیرفتیم، خدایی که به گفته شما کامل و بی نیاز است چه نیازی به نماز من و شما دارد؟! آیا این کار بیهوده نیست ؟"

ناصر: "خوب است این بحث را به فرصت دیگری محول کنیم."

منصور: "علم و معرفت چیزی نیست که انسان از آن صرف نظر نماید، و چنانکه شما گفتید انسان برحسب وجدان و فطرت خویش طالب علم است و تأخیر روا نیست، و بزرگان گفته اند: "کار امروز را به فردا مینداز"؛ فردا هم که به مناسبت عید دانشگاه تعطیل است، امشب را اینجا می‎مانیم و به گفتگو ادامه می‎دهیم."

ناصر: "بسیار خوب، ولی به شرط این که مباحث گذشته را به یاد آوری تا نیاز به تکرار نباشد."

ناوبری کتاب