صفحه ۹۳

شناخت ]؛ خدای جهان که خالق و آفریننده و مدبر جهان می‎باشد نیز نسبت به جهان احاطه دارد هرچند جای ندارد؛"لیس فی الاشیاء بوالج و لا عنها بخارج"، نهج البلاغه صالح و عبده، خطبه 186 و به قول حکیم عارف مرحوم میرفندرسکی:

حق جان جهان است و جهان همچو بدن ____ اصناف ملائک چو قوای این تن
افلاک و عناصر و موالید، اعضا ____ توحید همین است و دگرها همه فن

البته گفتار او از باب تشبیه است، چون احاطه خدای جهان نسبت به جهان احاطه قیومیه (و هو معکم این ما کنتم والله بما تعملون بصیر)، سوره حدید (57)، آیه 4 است که قوی تر و بالاتر است از احاطه روح به بدن؛ زیرا خدا خالق و موجد و علت فاعلی جهان است، در صورتی که روح موجد بدن نیست. جهان جلوه و پرتو خداست و وجود جهان عین ارتباط و وابستگی به اوست، به گونه ای که فرض قطع این ارتباط فرض نیستی تار و پود جهان می‎باشد."

منصور: "امروز سخنان جالبی از شما شنیدم، هرچند بسیار سنگین و خسته کننده بود و پی درپی نمی توان ادامه داد."

ناصر: "آری، هرکسی طاووس خواهد جور هندوستان کشد، طالب علم خستگی را هم باید تحمل نماید."

ناوبری کتاب