بلکه همان ذات و جوهر اول در مرتبه ذات تکامل مییابد و جوهر ذات تدریجا به طرف کمال سیر میکند (حرکت جوهری) و تغییرات کمی و کیفی جلوه های همان تکامل جوهری است؛ زیرا هر عرضی در وجود و تبدل و تکامل تابع موضوع خود میباشد. و بالاخره نطفه پس از سیر در منازل مختلف به انسانیت میرسد و چه بسا افرادی به سرحد انسان کامل و مرتبه عقل کل (هو الذی خلقکم من تراب ثم من نطفة ثم من علقة ثم یخرجکم طفلا ثم لتبلغوا أشدکم ثم لتکونوا شیوخا و منکم من یتوفی من قبل و لتبلغوا أجلا مسمی و لعلکم تعقلون)، سوره غافر (40)، آیه 67 برسند. البته هنگامی که صورت مادی به حد کمال مادی خود رسید و مستعد پذیرش مرتبه تجرد شد، اولین مرتبه تجرد که ملازم با اولین مرتبه شعور و ادراک یعنی حس لامسه میباشد در آن پیدا میشود، و بتدریج در تجرد و شعور و ادراک تکامل مییابد تا پس از یافتن حواس ظاهر و حواس باطن بتدریج مستعد یافتن عقل و ادراک کلیات میگردد. و باز تا با ماده تواءم است رو به کمال است و ماده یعنی بدن نردبان ترقی و تکامل او خواهد بود تا هنگامی که به منزل مرگ برسد و میوه رسیده یا نارس روح از درخت بدن به حسب طبع یا به زور جدا شود.
در آیات شریفه گذشته پس از ذکر مراحل مادی انسان، میفرماید: (ثم انشاءناه خلقا آخر) یعنی ما همان موجود مادی را که از مبدأ آب و خاک شروع شده و در مراحل صورتهای نطفه و علقه و صورتهای بعد سیر