سیال که بتدریج از بالا صاف و زلال میشود، و بالاخره در اثر حرکت تکاملی جوهری دائما در مسیرهای مختلف افتاده و موجودات مجرد تحویل میدهد و حتی ارواح و نفوس انبیاء و اولیاء - که در کمال به سرحد عالم عقول و مجردات کامل رسیده اند - نیز محصول عالی اصلاب شامخه و ارحام مطهره و بدنهای پاک و بی آلایش میباشند، و به اصطلاح در قوس صعود عالیترین ثمره عالم ماده میباشند که به مرتبه عقل کامل رسیده اند.
البته مقصود او از حرکت جوهری که موجب تکامل و تجرد همه نفوس میشود حرکت طبیعی غیراختیاری است که نفوس سعیده و شقیه در آن یکسانند و به طبع خود مراحل تجرد را طی مینمایند، نه حرکت اختیاری که از راه ایمان و تحصیل اخلاق فاضله و اعمال صالحه به دست میآید و مخصوص نفوس سعیده میباشد. همان گونه که یک درخت مثلا دوگونه حرکت دارد: یک حرکت تکاملی طبیعی دارد که چه مستقیم باشد یا منحنی به طبع خود نمو میکند و بزرگ میشود، و یک حرکت که معلول رسیدگی و تربیت باغبان دلسوز است که با اختیار خود آن را در مسیر مستقیم قرارمی دهد و از انحراف و کج شدن بازمی دارد. نفس انسان نیز دارای دوگونه حرکت میباشد و کرامت و ارزش انسان به حرکت اختیاری جوهری اوست که با ایمان و اخلاص و ایثار خود را در مسیر حق قرار میدهد، نه به حرکت طبیعی جوهری که بر و فاجر در آن یکسان میباشند.