از عقل اول که بدون واسطه به خدا و اراده خدا وابسته است شروع، و به نازلترین موجود عالم که مادة المواد است و در حاشیه وجود و مرز عدم قرارگرفته و جز حیثیت قابلیت پذیرش فعلیت ها هیچ گونه فعلیت و کمالی ندارد و از آن در فلسفه به "هیولای اولی" تعبیر میشود، ختم میگردد.
و به طور کلی مراتب هستی و وجود را که تفاوت آنها به شدت و ضعف میباشد چنین نامگذاری کرده اند: ذات خدا را که وجودی است نامحدود و مستقل، با قطع نظر از صفات "غیب الغیوب و هاهوت" مینامند؛ و با ملاحظه همه صفات کمال که جدای از ذات نیستند بلکه عین ذات او میباشند "لاهوت" مینامند. و متأخر از ذات و صفات خداوند را که عالم عقل میباشد "جبروت"، و متأخر از آن را که عالم نفوس کلی میباشد "ملکوت"، و نازلترین مرتبه را که عالم طبیعت و ماده است - آسمانی باشد یا زمینی - "ناسوت" مینامند؛ و عالم ناسوت به طور کلی دارای دو مرتبه است: مرتبه قوه و استعداد و مرتبه فعلیت. منظور از فعلیت، صور عناصر و مرکبات از قبیل: معادن و نباتات و حیوانات و انسان میباشد که هر کدام در حد خاصی و با اثر خاصی جلوه گر است؛ و منظور از قوه، هیولا و ماده است که خود فعلیت ندارد و زیربنای همه صورتهاست و در اثر حرکت و تغییر در مسیرهای گوناگون صورتهای مختلف را میپذیرد.
و چون ممکن است مادة المواد در اثر حرکت جوهری و تکامل