ما و یا در صفحه کوچکی مانند میکروفیلم منعکس میگردد، و انسان با مشاهده همان صفحه کوچک برحسب مقایسه و تجربه هایی که دارد کوه و صحرا و باغ و ساختمان را با همان مقدار و حدود واقعی آنها ادراک میکند؟"
ناصر: "آری، ممکن است با مشاهده باغ بزرگ عکس کوچکی در نقطه زرد چشم نقش بندد و به وسیله رشته اعصاب مربوط به دیدن در نقطه مغزی انفعال و انعکاس خاصی پدید آید و به دنبال آن باغ را با همان بزرگی ادراک کنیم و یا عکس باغ در صفحه کوچکی منعکس شود و با مشاهده آن صفحه ما باغ را با همان بزرگی بیابیم.
ولی سخن و اشکال ما در عکس نیست، بحث ما در ادراک و یافت انسان است؛ بالاخره انسان در وقت ادراک آن چیز بزرگ را در حد بزرگی آن مییابد، شما فرض کنید انسان در درون ذهن خود قوه مکبره دارد و میتواند عکس کوچک را بزرگ کند، سؤال من در ظرف این صورت بزرگ است که فعلا بزرگ شده است؛ این صورت بزرگ که با حفظ بزرگی و وسعت خود در عالم ذهن پدید آمده، نمی تواند مادی باشد، و گرنه مستلزم انطباع چیز بزرگ است در کوچکتر از خود. پس نه ذهن انسان مادی است و نه مدرکات و معلومات او. چشم و مواجهه با اشیاء و نقش بستن در نقطه زرد و انتقال به نقطه مغزی، همه جنبه اعدادی و مقدماتی دارند برای ساخت ذهن در عالم خود که فوق ماده است.