حمل و یا از آن سلب میکند؛ و قهرا در این مورد سه چیز یافت میشود: موضوع، محمول، نسبت و ربط بین آن دو و یا سلب ربط. و در منطق از این مجموع به قضیه موجبه یا قضیه سالبه تعبیر میشود. البته پس از تصور موضوع و محمول و نسبت بین آنها تصدیق و حکم به ثبوت یا نفی پیدا میشود که ظاهرا از افعال نفس است نه از انفعالات آن.
قوا و جهاز حرکت
ز: چنانکه گذشت انسان علاوه بر قوای ادراکی دارای قوای دیگری است مربوط به حرکتها و فعالیت های خارجی خود. برای حرکت علاوه بر اراده و مقدمات آن ابزار و دستگاههای خاصی دارد مانند: اعصاب و تارهای (رشته های) پراکنده در عضلات دست و پا و سایر اعضای بدن، و جهاز حرکت از جهازات ادراکی کاملا جداست.
ارتباط قوای تحریکی با قوای ادراکی
ح : قوای تحریکی انسان با قوای ادراکی او بی ارتباط نیستند، بلکه اعمال اختیاری انسان همیشه مسبوق است به ادراکات او. از باب مثال شما در رفتن از منزل به بازار که یکی از کارهای اختیاری و ارادی شماست، در مرحله اول ادراک تصوری از رفتن به بازار برای شما پدید میآید و در مرحله دوم منافع و مضار آن را بررسی میکنید و آنها را با یکدیگر میسنجید؛ در صورتی که پس از مقایسه و سنجش در اثر