صفحه ۶۹

حمل و یا از آن سلب می‎کند؛ و قهرا در این مورد سه چیز یافت می‎شود: موضوع، محمول، نسبت و ربط بین آن دو و یا سلب ربط. و در منطق از این مجموع به قضیه موجبه یا قضیه سالبه تعبیر می‎شود. البته پس از تصور موضوع و محمول و نسبت بین آنها تصدیق و حکم به ثبوت یا نفی پیدا می‎شود که ظاهرا از افعال نفس است نه از انفعالات آن.

قوا و جهاز حرکت

ز: چنانکه گذشت انسان علاوه بر قوای ادراکی دارای قوای دیگری است مربوط به حرکتها و فعالیت های خارجی خود. برای حرکت علاوه بر اراده و مقدمات آن ابزار و دستگاههای خاصی دارد مانند: اعصاب و تارهای (رشته های) پراکنده در عضلات دست و پا و سایر اعضای بدن، و جهاز حرکت از جهازات ادراکی کاملا جداست.

ارتباط قوای تحریکی با قوای ادراکی

ح : قوای تحریکی انسان با قوای ادراکی او بی ارتباط نیستند، بلکه اعمال اختیاری انسان همیشه مسبوق است به ادراکات او. از باب مثال شما در رفتن از منزل به بازار که یکی از کارهای اختیاری و ارادی شماست، در مرحله اول ادراک تصوری از رفتن به بازار برای شما پدید می‎آید و در مرحله دوم منافع و مضار آن را بررسی می‎کنید و آنها را با یکدیگر می‎سنجید؛ در صورتی که پس از مقایسه و سنجش در اثر

ناوبری کتاب