صفحه ۴۶

این که احتیاجی به مقدمه اصل علیت یا بطلان دور و تسلسل باشد؛ و اساسا به حسب واقع، معرفت حقیقی از راه استدلال، جز از این طریق ممکن نیست."

منصور: "این ادعای بزرگی است، من بسیار خرسند خواهم شد اگر آن برهان را برای من تبیین کنید."

ناصر: "تبیین آن برهان که "برهان صدیقین " نام دارد و در آن از اصل هستی به ضرورت ازلی هستی و خدا و کمالات او پی می‎بریم "یا من دل علی ذاته بذاته"، دعای صباح "بک استدل علیک فاهدنی بنورک الیک"، دعای عرفه سیدالشهداء(ع) "و لا تدرک معرفة الله الابالله"، توحید صدوق، باب 11، حدیث 7 متوقف بر بیان چند مقدمه است که به طور اجمال به آنها اشاره می‎کنم:

1 - مقدمه اول: ما از هر یک از اشیایی که مشاهده می‎کنیم و دارای وجود و واقعیت عینی هستند دو مفهوم مغایر و مخالف انتزاع می‎کنیم، که یکی از آن دو مفهوم از مختصات آن شئ و مفهوم دیگر مشترک بین آن شئ و اشیای دیگر می‎باشد؛ مثلا انسان که دارای واقعیت و وجود خارجی است، ذهن ما از آن یک مفهوم مخصوص به او که همان انسانیت و ماهیت و چیستی اوست انتزاع می‎کند که طبعا در این مفهوم با هیچ موجود دیگری اشتراک ندارد و تنها انسان است که انسان است و هیچ موجودی غیر از او انسان نیست؛ و مفهوم دیگری که ذهن از انسان موجود انتزاع می‎کند وجود و هستی اوست که در آن با سایر موجودات شریک است زیرا همان گونه که انسان موجود است درخت، کوه، آسمان

ناوبری کتاب