و از پیدایش حیات در بین بوده است."کرسی موریسون، راز آفرینش انسان، ترجمه محمد سعیدی، ص 9
و به این طریق خواسته اند تصادفی بودن نظم و وضع موجود در جهان را بسیار بسیار ضعیف بشمارند."
منصور: "ناگفته پیداست که این محاسبه نمی تواند تصادفی و اتفاقی بودن وضع موجود و یا نظم در جهان را به طور کلی نفی نماید و محال بودن آن را اثبات کند و هنوز احتمال هرچند ضعیف آن میرود که نظم خودبه خود به وجود آمده باشد."
ناصر: "فرض نظم بدون ناظم فرض امر محال است، زیرا معلول بدون علت محال است، و بطلان نظم بدون ناظم نزد هر عاقلی روشن است."
تقریر برهان نظم برای اثبات واجب الوجود
منصور: "فرضا نظم بدون ناظم محال است، ولی چه لزومی دارد ناظم جهان، خدا و واجب الوجود بالذات باشد؟
برهان نظم در صورت صحت آن حداکثر میتواند دلیل باشد که جهان محصول طرح و تدبیر است و این طرح و تدبیر نیازمند موجودی است که دارای هوش و عقل و قدرت کافی باشد که مواد جهان را طبق یک طرحی شکل دهد، بنابراین قابل بحث است که آیا طراح و ناظم جهان باید خدا نامیده شود؟جان هاسپرز، فلسفه دین، ص 96