احتمالات برهان اقامه کرده و گفته اند: "ده عدد سکه را از شماره یک تا ده علامت بگذارید و آنها را در جیب خود بریزید و به هم بزنید، پس از آن سعی کنید آنها را به ترتیب شمارش از یک تا ده در آورید، و هر کدام را در آوردید پیش از این که سکه دومی را بیرون بیاورید دوباره به جیب خود بیندازید؛ با این ترتیب احتمال آن که شماره یک بیرون بیاید معادل یک بر ده است، احتمال این که شماره یک و دو به ترتیب بیرون بیاید یک بر صد است، احتمال این که شماره یک و دو و سه مرتبا بیرون بیاید یک در هزار است، احتمال آن که شماره های یک و دو و سه و چهار متوالیا بیرون کشیده شود یک در ده هزار است، و به همین منوال احتمال در آمدن شماره ها به ترتیب کمتر میشود تا آن که احتمال بیرون آمدن شماره های از یک تا ده به ترتیب به رقم یک بر ده میلیارد میرسد. منظور از ذکر مثال بدین سادگی آن است که نشان داده شود ارقام در مقابل احتمالات چگونه قوس صعودی میپیماید. برای به وجود آمدن حیات در روی کره زمین آن قدر اوضاع و احوال مساعد لازم است که از حیث امکانات ریاضی محال است تصور نمود این اوضاع و احوال از روی تصادف و اتفاق با یکدیگر جور آمده باشد، و به همین دلیل باید ناگزیر معتقد بود که در طبیعت قوه مدرکه خاصی وجود دارد و در جریان این امور نظارت میکند، وقتی به این نکته اذعان کردیم باید ناچار معتقد شویم که مقصد و منظور خاصی نیز از این جمع و تفریق ها