صفحه ۴۰

منصور: "با فرض روشنی مفهوم نظم، وجود نظم در جهان ثابت نمی شود و ممکن است کسی بگوید در هیچ جایی از جهان یا در بخشی از آن اصلا نظمی وجود ندارد یا حداقل معلوم نیست نظمی وجود داشته باشد، فرضا کهکشانها منظم باشند ولی بسیاری از موجودات آسمانی منظم نیستند، بسیاری از حوادث تلخ و خانمانسوز نظیر طوفانها، سیلها و صاعقه های ویرانگر که موجب آزار و اذیت و هلاکت حیوانات مفید و انسانهای بی گناه می‎شود همگی از مظاهر آشکار بی نظمی و ناهماهنگی اجزای جهان با یکدیگر است."

ناصر: "وجود نظم در جهان هر روز بیش از پیش توسط تجربه دانشمندان علوم مختلف طبیعی، شیمی، فیزیک، ستاره شناسی و... به اثبات رسیده و می‎رسد و نیافتن نظم در بخشی از جهان دلیل بی نظمی در آن بخش نیست، منتهای امر این است که ما نظم را در آنجا نیافته ایم، بلکه اگر قانون علیت را که از قوانین اولیه و از بدیهیات فکر بشری است پذیرفتیم امکان ندارد پدیده های جهان و حوادث آن اعم از خیر و شر را از مظاهر بی نظمی بدانیم، زیرا نظم همان گونه که گفته شد هماهنگی چند امر در راستای هدف و غرض واحد است و این امر مرهون علیت و سببیت آن امور برای آن غرض واحد است و تمام حوادث اعم از خیر و شر معلول اسباب و شرایط خود می‎باشند؛ بنابراین تمام حوادث خیر و شر نسبت به اسباب و شرایط خود، متناسب و هماهنگ و با نظم می‎باشند."

ناوبری کتاب