فیلسوف و عالم معروف را که در سال 1873 به بعضی از آلمانی ها نوشته یادآور شوم که میگوید: "محال است بر عقل دارای رشد شک خلجان کند نسبت به این که این عالم با وسعت با آنچه در آن وجود دارد از نشانه های رسا، و این نفوس ناطقه دارای فکر، از تصادف کور پیدا شده باشند؛ زیرا کوری نمی تواند خالق نظام و حکمت باشد؛ و این بزرگترین برهان است نزد من بر وجود خدا"."مقدمه کتاب اصل الانواع عربی، بند 6، ص 26
حدوث ذاتی جهان یا حدوث زمانی آن
منصور: "می خواهید بگویید جهان در آغاز هیچ نبوده و با توجه و اراده خدا پدید آمد؟! بدین گونه که جهان حادث است و برای مجموعه جهان و رشته درازای زمان، مبدأ و آغاز میپندارید؟!"
ناصر: "لازمه مخلوق بودن جهان و این که جلوه اراده خدا باشد چنین پنداری نیست. خدای جهان وجودی است کامل و نامحدود، ازلی و ابدی، و بی آغاز و انجام؛ و علم و قدرت و اراده و همه صفات کمال عین ذات اوست. از ازل عالم و قادر و مرید بوده و هست، خدا مثل ما نیست که علم نداشته باشد و یا اراده نداشته باشد و سپس علم و اراده در او پدید آید، و به اصطلاح فلاسفه "خدا محل حوادث نیست".
تکامل مربوط به من و شماست که در آغاز ناقص میباشیم و بتدریج تحصیل کمال میکنیم، خدا از ازل کمال مطلق است. پس چه مانعی دارد