شکلهای مختلف و تار و پود آن - با همه وابستگی و فعل و انفعالی که نسبت به یکدیگر دارند - نسبت آن به خدای جهان همچون نسبت صورتهای ساخته ذهن شما به ذهن شماست؛ از اینجا تفاوت فاعلیت حقیقی و ایجاد را با کار بنا در ساختمان در مییابید. و اگر من در آغاز، بحث را از باغ و ساختمان شروع کردم، برای جلب توجه و تقریب به ذهن بود؛ و در جای خود گفته اند: "المثل یقرب من وجه و یبعد من وجوه": مثل مطلب را از جهتی نزدیک و از جهاتی دور میکند؛ و در اصطلاح فلاسفه، فاعلی را که اثر فاعلیت او حرکت و تصرف در مواد طبیعی است "فاعل طبیعی" مینامند، و فاعلی را که کار او ایجاد است "فاعل الهی" مینامند؛ و چون سر و کار ما با ماده و طبیعت است و با فاعلیتهای طبیعی مأنوسیم، از خدا و فاعلیتهای الهی غفلت کرده ایم به گونه ای که درک آن نیز برای ما مشکل است."
برهان نظم برای اثبات خداوند
منصور: "بحث فاعلیت که نمی تواند وجود خدا را اثبات نماید، فاعلیت چه ربطی به خالقیت دارد؟! شما میخواهید وجود یک منبع اراده آگاه و توانا را اثبات کنید ولی دلیل قانع کننده ای را ارائه ندادید."
ناصر: "این جهان با عظمت با نظم و قانون خاصی که در کوچکترین ذره آن تا بزرگترین کهکشان آن حکم فرماست و با تناسبهای مخصوص و ریزه کاریهای دقیقی که در همه موجودات آن به کار رفته و روز به روز