روی هم ] میشوند، و چه بسا کارشان به جایی میرسد که درباره آنها گفته میشود: (سواء علیهم أانذرتهم ام لم تنذرهم لا یؤمنون)سوره یس (36)، آیه 10 [برای آنان یکسان است چه آنها را - از عاقبت بدشان - بترسانی یا نه، ایمان نمی آورند.] و دیگر راهنمایی و ارشاد و وعد و وعید اثر ندارد، و خباثت و شقاوت برای آنها ذاتی به معنای اول میگردد و آنها هستند که (ذهب الله بنورهم و ترکهم فی ظلمات لایبصرون)سوره بقره (2)، آیه 17 [خداوند روشنایی را از آنان برده است و در تاریکی هایی رهایشان کرده که چیزی را نمی بینند.]
شبهه مجازات و پاسخ آن
اما پرسش دوم از مورد سوم اشکال شما که چرا با این که انسان موجود قادر مختاری است که خداوند او را آفریده و براساس قدرت و اختیار خدادادی مرتکب شر و گناه گردیده است برای او مجازات دنیوی نظیر حدود و قصاص یا برزخی و اخروی تعیین شده است ؟
پاسخ این است که پس از این که انسان به اختیار و از روی عناد و تقصیر گناه و شر را مرتکب شد، مجازات او نه تنها قبیح و مخالف عدالت نیست بلکه نیکو و عین عدالت است. مجازاتهای دنیوی مانند قصاص، حدود و یا عذابهای دنیوی مانند بعضی از زلزله ها، طوفانها و حوادث ناگهانی که ممکن است مکافات برخی از گناهان باشد نسبت به شخص گناهکار موجب تأدیب، تنبیه و حتی تخویف از عذاب اخروی