میباشد؛ و به قول جان هیک : "تناقض در اینجاست که بگوییم: خداوند ما را به گونه ای آفریده که ضرورتا به نحوی خاص عمل میکنیم، و از طرف دیگر بگوییم: ما در نسبت با خداوند موجوداتی واقعا مستقل هستیم. اگر همه افکار و اعمال ما را خداوند از پیش مقدر کرده باشد، آنگاه هر اندازه خود را آزاد و مسئول بدانیم در پیشگاه خداوند آزاد و مسئول نیستیم بلکه در واقع بازیچه هایی در دست خداوند هستیم. این نوع آزادی با آزادی بیمارانی هیپنوتیزم شده که به اشاره هیپنوتیست یک رشته اعمال را انجام میدهند شبیه است، آنها به نظر خودشان آزاد به نظر میرسند اما در واقع اراده های آنها توسط اراده هیپنوتیست مشروط گردیده، به گونه ای که بیماران واقعا اختیاری در افعال خود ندارند."جان هیک، فلسفه دین، ترجمه بهزاد سالکی، ص 99"
تفاوت ذاتیات انسانها و تأثیر آن در اراده
ناصر: "درست است که انسانها برحسب سرشت و طینت و استعداد ذاتی متفاوتند، ولی باید دانست که امر ذاتی به دوگونه است:
1 - ذاتی ای که به نحو لزوم و ضرورت ثابت است و به هیچ نحو قابل انفکاک نمی باشد؛ مانند زوجیت برای عدد چهار و فردیت برای عدد پنج، عدد چهار هرگز ممکن نیست زوج نباشد و عدد پنج نیز نسبت به فردیت چنین است.
2 - ذاتی ای که به نحو اقتضا - و نه به نحو علیت تامه - ثابت میباشد و