صفحه ۲۸۹

می‎باشد؛ و به قول جان هیک : "تناقض در اینجاست که بگوییم: خداوند ما را به گونه ای آفریده که ضرورتا به نحوی خاص عمل می‎کنیم، و از طرف دیگر بگوییم: ما در نسبت با خداوند موجوداتی واقعا مستقل هستیم. اگر همه افکار و اعمال ما را خداوند از پیش مقدر کرده باشد، آنگاه هر اندازه خود را آزاد و مسئول بدانیم در پیشگاه خداوند آزاد و مسئول نیستیم بلکه در واقع بازیچه هایی در دست خداوند هستیم. این نوع آزادی با آزادی بیمارانی هیپنوتیزم شده که به اشاره هیپنوتیست یک رشته اعمال را انجام می‎دهند شبیه است، آنها به نظر خودشان آزاد به نظر می‎رسند اما در واقع اراده های آنها توسط اراده هیپنوتیست مشروط گردیده، به گونه ای که بیماران واقعا اختیاری در افعال خود ندارند."جان هیک، فلسفه دین، ترجمه بهزاد سالکی، ص 99"

تفاوت ذاتیات انسانها و تأثیر آن در اراده

ناصر: "درست است که انسانها برحسب سرشت و طینت و استعداد ذاتی متفاوتند، ولی باید دانست که امر ذاتی به دوگونه است:

1 - ذاتی ای که به نحو لزوم و ضرورت ثابت است و به هیچ نحو قابل انفکاک نمی باشد؛ مانند زوجیت برای عدد چهار و فردیت برای عدد پنج، عدد چهار هرگز ممکن نیست زوج نباشد و عدد پنج نیز نسبت به فردیت چنین است.

2 - ذاتی ای که به نحو اقتضا - و نه به نحو علیت تامه - ثابت می‎باشد و

ناوبری کتاب