صفحه ۲۸۷

کرده و به تبع آن مرجح ممکن حتمی الوجود یا حتمی العدم گردد. البته برای عدم معلول، مجرد عدم علت وجود کافی است. انسان هم اگر بخواهد خیر را که از ناحیه او امکان وجود دارد برگزیند، باید در نظر او مرجحی برای وجود خیر وجود داشته باشد تا خیر را برگزیند، و بدون وجود مرجح هرگز او دست به کار خیر نخواهد زد؛ خواه آن مرجح یک امر داخلی و درونی مثل علم، تربیت خوب و... باشد، و خواه یک امر خارج از انسان مثل شرع، تبلیغ، تحریک، ارشاد، وعد بر خیر و وعید بر شر؛ به هر حال انسانها همگی در گزینش خیر مختار آفریده شده و می‎باشند و کار خیر برای همه آنها ذاتا ممکن و تحقق آن نیاز به مرجح دارد.

رابعا: این که گفته شد: یک فرد انسان اگر بتواند در مورد خاصی به اختیار خود خیر را انتخاب کند پس همه انسانها در همه حالات و زمانها توان آن را خواهند داشت، سخن درستی نیست، زیرا افراد از نظر امکانات و شرایط متفاوتند، و هر فردی از انسان با توجه به شرایط ویژه در مورد خاص یک شخص است، و سرایت دادن حکم شخص به شخص یا اشخاص دیگر همان تمثیل باطل در منطق است."

چگونگی تأثیر مرجحات خارجی و داخلی در اراده انسان

منصور: "همه انسانها موجودات مختارند و براساس آنچه شما گفتید نسبت کارهای خیر به آنان نسبت امکان است و صدور و وجود آن کارها از آنها محتاج به مرجح است؛ ولی نکته شایان ذکر این است که

ناوبری کتاب