صورت منطقا امتناعی ندارد که همواره بتواند چنین انتخابی بکند؛ پس با وجود امکان ذاتی این امر، یا خداوند قادر مطلق نیست که همه انسانها را مختار و خیرخواه بیافریند یا این که او قادر مطلق است ولی نخواسته است چنین کند که در این صورت حکمت و عدالت او مورد سؤال قرار میگیرد."
ناصر: "اولا: شیطان نیز فاعل مختار است و به اختیار خود شیطنت میکند، وگرنه مورد تکلیف الهی واقع نمی شد. ثانیا: به نحو معارضه ممکن است کسی بگوید: بعضی انسانها هم به اختیار خود شر را برمی گزینند پس معلوم میشود همه انسانها میتوانند به گونه ای باشند که همیشه به اختیار خود شر را برگزینند، و این که خداوند همه آنها را برگزیننده شر نیافرید یا به خاطر آن است که قدرت بر آن نداشت یا به خاطر آن است که اجمالا حکمت و عدالتی از ناحیه او در کار بوده است.
تبیین رابطه افعال اختیاری با اراده
ثالثا: اساسا رابطه بین اراده و کار خیر یک رابطه امکانی است؛ یعنی امر خیر ممکن است از انسان مرید و مختار صادر و موجود گردد و ممکن است صادر و موجود نگردد؛ و هرکدام از وجود و عدم خیر، برای او ذاتا ممکن میباشد؛ و در جای خود ثابت شده است که وجود و عدم برای ممکن الوجود به منزله دو کفه ترازو یکسان و متساوی میباشند، و اگر ممکن بخواهد موجود یا معدوم باشد باید مرجحی برای طرف وجود و یا طرف عدم باشد تا آن را از حالت تساوی خارج