منصور جان، از مبحث خود اندکی دور شدیم. انسان هرگاه صفات اولیای حقیقی خدا و پرهیزکاران واقعی را میخواند و یا میشنود و یا به یاد میآورد، خودبه خود حالت وجد و شادی از یک طرف و غبطه و تأسف از طرف دیگر او را فرا میگیرد و بین بسط و قبض قرارمی گیرد.
نقش شیطان در شکوفایی استعدادها و آزمایش انسان
یکی دیگر از اموری که ملازم شر به شمار رفته و مورد اشکال بر عدل الهی قرارگرفته وجود شیطان است. شیطان هرچند موجب اضرار و آسیب به دیگران میباشد ولی با این حال منافع فراوانی برای آن وجود دارد، خواه شیطان همان قوای شهوت و غضب و وهم که در درون انسان قرار دارند باشد چنانکه برخی گفته اند، و خواه یک موجود پنهان و بیرونی همان طور که دیگران گفته اند؛ در هر صورت شیطان با تسویل و وسوسه گری ارائه دهنده آن روی سکه که بدی ها و زشتی هاست میباشد، و انسان را به سوی آنها تحریک مینماید؛ در اینجاست که زمینه کشتی و کارزار عقل با قوای شهوت و غضب و خیال و وهم فراهم شده و سره از ناسره ممتاز میگردد؛ و اگر این زمینه نبود، چگونه آنچه موجود مختار - مثل انسان و جن - در انبان و استعداد خود نهان داشت شکوفا میگشت ؟ در حقیقت شیطان یکی از کارگردانان صحنه بازیگری عقل و سایر قواست، و کارگردانان دیگر خدا و شرع و احکام بین عقل است، و شیطان کاری جز تبلیغ و تشویق سوء که نام آن