صفحه ۲۷۲

محض اند مانند مجردات تامه، ملائکه، انبیاء و اولیای کامل الهی و نیز اموری که خیر آنها بیشتر از شر آنهاست مانند دیگر موجودات، از سوی خداوند پا به عرصه هستی می‎گذارند؛ زیرا اگر موجوداتی که خیر آنها بیش از شر آنهاست به خاطر شر اندک و قلیلی که دارند آفریده نشوند و در نتیجه خیر غالب و کثیر آنها در کتم عدم باقی بماند، این خود مستلزم شر کثیر و ترجیح مرجوح بر راجح خواهد بود، چنانکه گفته اند: "ان ترک الخیر الکثیر لاجل الشر القلیل شر کثیر." بنابراین از نظر عقل اموری که خیر آنها غالب ولی مستلزم شر اندک و قلیل هستند، باید از نظر عقل و حکمت موجود شوند، گرچه جوانب خیر آنها غالبا در نظر ما پنهان یا مورد غفلت قرار گرفته و بعد شربودن آنها برای ما خودنمایی می‎کند.

نمونه هایی از غلبه خیر اشیاء بر شر آنها

پس آنچه وجود دارد و به خیال و گمان ما شرند در حقیقت خیر آنها غالب بر شر آنهاست. به عنوان نمونه اسباب مرگ مثل زلزله، زهرمار، طوفان و همه حوادث ناگوار که برای ما کریه المنظر و ناملایم اند اگر وجود نمی داشت و حیوانات و انسانها برای همیشه در حیات بودند، دیگر جایی برای امکان حیات و زندگی باقی نمی ماند، مگر این که بگوییم کره خاکی وقف معدود اشخاصی باشد که برای همیشه در آن زنده و جاوید بمانند و موجودات بسیار دیگری که امکان حیات دارند هرگز حیات نیابند، و این خود از مصادیق ترک خیر کثیر است. علاوه بر

ناوبری کتاب