اصطلاح یک پارادوکس میباشد؛ از طرفی وجود امام برای تفسیر و تبیین احکام الهی و اداره سیاسی جامعه ضروری است و از طرفی او غایب است، و این تناقص است !!"
ناصر: "برحسب روایتی سلیمان اعمش میگوید: به امام صادق (ع) گفتم: "فکیف ینتفع الناس بالحجة الغائب المستور؟" قال: "کما ینتفعون بالشمس اذا سترها السحاب"بحارالانوار، ج 52، ص 92 [پس چگونه مردم از حجت غایب پوشیده بهره میبرند؟ حضرت فرمودند: همان گونه که از خورشید پشت ابر بهره میبرند.]
و در توقیعی (نامه شخصی) که از خود حضرت صادر شده فرموده اند: "و اما وجه الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس اذا غیبها عن الابصار السحاب. و انی لامان لاهل الارض کما أن النجوم أمان لاهل السماء، فأغلقوا ابواب السؤال عما لایعنیکم، و لاتتکلفوا علی ما قد کفیتم، و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم. والسلام علیک یا اسحق بن یعقوب و علی من اتبع الهدی"همان [و اما راه بهره بردن از من در زمان غایب بودن، پس همچون بهره بردن از خورشید است هنگامی که ابر آن را از چشم ها غایب نماید. و به تحقیق که من امان و آرامش اهل زمینم، همان گونه که ستاره ها آرامش اهل آسمان میباشند. پس درهای پرسش از چیزهای بی فایده را ببندید، و نسبت به آنچه برای