و کار آنان اجتهاد در برابر نص صریح پیامبر(ص) بود که در موارد مختلف علی (ع) را تعیین فرموده بودند.
خود عمر اقرار کرده است که بیعت با ابوبکر کاری سرسری و بی فکر و تدبیر بود؛ هنگامی که به او خبر دادند کسی چنین سخنی گفته و دید کار اینان در سقیفه زیر سؤال رفته است در ضمن خطبه جمعه گفت: "لایغترن امرؤ أن یقول: انما کان بیعة ابی بکر فلتة و تمت، الاو انها قد کانت کذلک ولکن الله وقی شرها"صحیح بخاری، ج 4، ص 179، باب رجم الحبلی من الزنا اذا احصنت [مردی فریب نخورد و بگوید: بیعت ابوبکر سرسری و بی فکر و تدبیر بود منتها جا افتاد، آگاه باشید که چنین بود ولی خدا از شر آن ما را حفظ کرد.]
و یعقوبی میگوید: "و کان المهاجرون و الانصار لایشکون فی علی (ع)... و تخلف عن بیعة ابی بکر قوم من المهاجرین و الانصار و مالوا مع علی بن ابی طالب منهم العباس بن عبدالمطلب و الفضل بن العباس و الزبیر بن العوام بن العاص و خالد بن سعید و المقداد بن عمرو و سلمان الفارسی و ابوذر الغفاری و عمار بن یاسر و البراء بن عازب و ابی بن کعب"تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 103 [مهاجرین و انصار در علی (ع) شک نداشتند... و از بیعت با ابوبکر جمعی از مهاجرین و انصار تخلف کردند، و میل آنان با علی بن ابی طالب بود، از جمله عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس، زبیر بن عوام بن عاص، خالد بن سعید، مقداد بن عمرو، سلمان فارسی،