و بالاخره عالم طبیعت همواره معلول بوده و هست، و همان گونه که معلول به علت فاعلی نیاز دارد به علت غایی نیز نیاز دارد؛ و در جای خود گفته شده که علت غایی علت فاعلیت فاعل است. و بر این اساس انبیاء و ائمه (ع) در تکوین این عالم و تحولات و تحرکات آن دخالت خواهند داشت. شاید اخبار و روایاتی که ذکر شد اشاره بدین معنا داشته باشند.
و در حدیثی خطاب به پیامبراکرم (ص) وارد شده: "و أنت خیرتی من خلقی، و عزتی و جلالی لولاک ما خلقت الافلاک"بحارالانوار، ج 15، ص 28 [تو برگزیده از خلق من میباشی، و اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی کردم.] بسا این حدیث نیز اشاره به همین معنا دارد، والله العالم.
تا اینجا نتیجه گرفتیم که وظیفه و فایده وجود امام منحصر در ایجاد نظم اجتماعی و اداره امور سیاسی نیست تا بتوان تعیین آن را به مردم واگذار نمود، چنانکه اهل سنت میگویند. و بر این اساس پیامبر(ص) خودشان خلیفه و جانشین خود را تعیین فرمودند.
شرایط معتبر در حاکم منتخب
رابعا: با قطع نظر از مقام و منصب امام معصوم (ع) - که بیان شد - اساسا کسی که میخواهد حاکم منتخب برای اداره امور سیاسی جامعه