بسیار متفاوت است. پس تفاوت ادیان الهی در تبیین معارف و احکام عملی آنها را باید در تفاوت روحیه انسانها و شرایط اجتماعی آنها جستجو نمود.
ادیان الهی گذشته همچون کلاسهای درسی متفاوتی هستند که هر کدام محدود به برنامه ها و درسهای ویژه ای متناسب با سن و درک و نیاز دانشجو است؛ ولی پس از گذراندن مراحل دانشگاه، فرد طالب علم به مرحله ای میرسد که دیگر نیازی به معلم جدید ندارد و عقل او تکامل یافته و از رشته های گوناگون علوم اجمالا آگاهی یافته است و خود میتواند براساس علومی که تا حال آموخته مشکلات و مسائل جدید را حل نماید. ادیان الهی نیز هرکدام دارای احکام و برنامه های خاصی متناسب با شرایط اجتماعی و اقتصادی و روحی انسانها در آن زمان میباشد، پس طبعا محدود به آن زمان خواهد بود.
ولی اگر عقل جمعی انسانها در اثر تکامل به مرحله ای از بلوغ رسیده که میتواند با کوشش و اجتهاد خویش برای هرزمان و هرمکان و هر شرایطی برنامه عملی متناسب با آن را از راه عقل و مبانی تشریع الهی استخراج نماید، طبعا دین موجود دینی جامع و کامل و خاتم ادیان الهی خواهد بود؛ و به اعتقاد ما دین اسلام چنین میباشد. در این رابطه باز هم سخن خواهیم گفت."
منصور: "ناصر جان، هرچند از سخنان شما لذت میبرم ولی نگاه کن ساعت دوازده شب است و چرت مرا فرا گرفته، البته در گفتگوهای