صفحه ۴۲۵

ترس از مرگ و ریشه های آن:

مرگ حقیقتی است که غالب مردم از آن وحشت داشته و می‎گریزند، بلکه برای گروهی نام مرگ نیز دردآور و ترسناک است. قانون مرگ از گسترده ترین قوانین این جهان است که همه موجودات زنده حتی پیامبران بزرگ الهی را در کام خود فرو می‎گیرد؛ ولی با این وجود چرا عده زیادی از آن هراسان و گریزانند؟ بررسی آیات و روایات و دقت در آنها ما را به سه امر زیر به عنوان ریشه های اساسی ترس از مرگ رهنمون می‎سازد:

1 - ایمان نداشتن به زندگی جاوید پس از مرگ؛ بسیاری از مردم به علت این که به زندگی بعد از مرگ معتقد نیستند یا ایمان آنها به صورت یک اعتقاد عمیق بر سراسر وجود آنها حاکم نگشته، مرگ را به معنی فنا و نیستی و نابودی به حساب آورده، و چون از فنا و نابودی وحشت دارند از مرگ نیز گریزان و رویگردان هستند؛ وحشت انسان از فنا و نیستی امری طبیعی است، و به همین جهت گاه از دیدن مرده نیز هراس دارد؛ چرا که او را در مسیر فنا و نابودی می‎یابد. انسانی که مرگ را فنا می‎پندارد نه دریچه ای به سوی زندگی جاوید، حق دارد که از آن گریزان باشد و حتی به واسطه تصور این مطلب که روزی زندگی اش در این دنیا پایان می‎پذیرد در بهترین لحظات زندگی و در اوج لذت و پیروزی کامش تلخ و زهرآلود گردد.

2 - وحشت از رفتار و کردار ناشایست؛ برخی افراد با این که به جهان پس از مرگ ایمان دارند ولی به خاطر اعمال ناشایست خویش از مرگ هراسان هستند؛ چرا که مرگ را آغاز رسیدگی به اعمال خود دانسته و به واسطه این که پرونده خود را تاریک و سیاه می‎بینند از حضور در آن دادگاه بزرگ سخت بیمناک هستند؛ بنابراین برای فرار از محاسبه الهی و کیفر اعمال خود علاقه و میل شدید به عقب انداختن آن دارند.

قرآن مجید در مقابل بلندپروازیهای بی دلیل برخی یهودیان که خود را امت

ناوبری کتاب