با پیدایش اسلام و وضع قوانین و مقررات الهی خط بطلان بر این آداب و رسوم غلط و ظالمانه کشیده شد و از انجام خرافاتی که باعث نابودی زن شوهر مرده و بیچارگی وی میشد جلوگیری به عمل آمد؛ ولی از آنجا که ازدواج فوری با حفظ احترام همسر سابق و رعایت حریم زندگانی زناشویی سازگار نبود و چه بسا باعث جریحه دار شدن عواطف بستگان کسی که از دنیا رفته بود نیز میشد و از طرف دیگر احتمال بارداری زن و خالی نبودن رحم وی از نطفه همسر درگذشته داده میشد، در قوانین اسلام ازدواج مجدد این گونه زنان منوط به نگه داشتن عده تا مدت محدودی گردید، که البته زن در این مدت باید شکل سوگوار بودن خود را حفظ نماید و در عین رعایت پاکیزگی و نظافت از زینت نمودن و آرایش خویش پرهیز نماید؛وسائل الشیعة، همان، باب 29، صص 233 - 235؛ مستدرک الوسائل، همان، باب 25، صص 360 - 362. ولی پس از گذشتن مدت مقرر میتواند به طور شایسته هر کاری را که بخواهد انجام دهد و با هر کسی که بخواهد ازدواج نماید، و در این زمینه دیگر مسؤولیتی بر اولیای او نخواهد بود و آنها نباید طبق افکار باطل و رسوم جاهلی از ازدواج او با مرد دلخواهش جلوگیری نمایند: (فاذا بلغن اجلهن فلا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف )سوره بقره (2): آیه 234. یعنی: "و هنگامی که مدت عده شان سرآمد مسؤولیتی بر شما نخواهد بود در آنچه که درباره خودشان به طرز شایسته انجام میدهند".
ناگفته نماند در غالب موارد زن در مدت نگه داشتن عده وفات به خاطر حزن و اندوهی که در مرگ شوهر خویش دارد شهوتش شعله ور نگشته و در فکر ازدواج با مرد دیگری نیست.
در حدیثی از حضرت رضا(ع) نقل شده: "خداوند میدانست که نهایت صبر زن در شهوت جنسی حدود چهار ماه است پس بدین جهت آن را مقدار عده قرار داد".مستدرک الوسائل، همان، باب 26، ح 5، ص 364.
در روایت دیگری از حضرت صادق (ع) سؤال شده: چرا عده طلاق (در حدود) سه ماه است و عده وفات چهار ماه و ده روز؟ حضرت فرمودند: "بدین جهت که اندوه