صفحه ۳۸۰

1 - شوهر پس از ازدواج با او نزدیکی نکرده باشد.

2 - زن آبستن باشد و طلاق دهنده آبستن بودن او را بداند.

3 - شوهر به علت غایب بودن - مثلا مسافرت یا زندان بدون ملاقات - راهی برای تحقیق از حال همسرش نداشته باشد و بخواهد او را طلاق دهد.

(مسأله 4) اگر زن را از خون حیض و نفاس پاک بداند و طلاق دهد بعد بفهمد هنگام طلاق در حال حیض یا نفاس بوده، طلاق او باطل است.

(مسأله 5) اگر با همسرش در حال پاکی نزدیکی کند و بخواهد او را طلاق دهد، باید صبر کند تا دوباره حیض ببیند و پاک شود؛ ولی اگر زن آبستن باشد یا نه سال او تمام نشده و یا یائسه باشد، می‎تواند بعد از نزدیکی بلافاصله او را طلاق دهد.

(مسأله 6) اگر مرد بخواهد همسر خود را که یائسه نیست ولی از نظر اصل خلقت یا به علت بیماری حیض نمی شود طلاق دهد، باید از زمان آخرین مرتبه ای که با او نزدیکی کرده به مدت سه ماه صبر کرده و در این مدت از نزدیکی با او خودداری نماید و سپس او را طلاق دهد.

(مسأله 7) اگر مردی زنی را فریب دهد تا از شوهر خود طلاق بگیرد و زن او شود و شوهر به اختیار خود او را طلاق دهد، طلاق و عقد آنها صحیح است؛ هر چند آن دو کار بد و ناشایستی کرده اند.

(مسأله 8) زنی که به عقد موقت درآمده طلاق ندارد؛ و رها شدن او به این است که مدتش تمام شود یا مرد مدت را به او ببخشد؛ به این ترتیب که بگوید: "بقیه مدت را به تو بخشیدم و تو را برئ الذمه کردم". و در این صورت شاهد گرفتن و پاک بودن از حیض یا نفاس لازم نیست.

(مسأله 9) اگر مردی سه بار صیغه طلاق را تکرار کند - بدون این که پس از هر بار گفتن صیغه از او جدا شده باشد و دوباره در میان این سه بار رجوع کرده باشد - یک طلاق محسوب می‎شود و دو طلاق دیگر لغو است؛ همچنین اگر بگوید: "هی طالق ثلاثا" یعنی: "زن من سه طلاقه است" تنها یک طلاق محسوب می‎شود.

ناوبری کتاب