علل و انگیزه های طلاق:
طلاق چون سایر پدیده ها و ناهنجاریهای اجتماعی دارای ریشه ها و پیش زمینه هایی است که اگر به طور دقیق و عمیق مورد نقد و بررسی قرار نگیرد مقابله با آن امکان پذیر نخواهد بود؛ خیرخواهان و خیراندیشان جامعه قبل از هر چیز بایستی سراغ این عوامل رفته و با اجرای برنامه های کارآمد آنها را از بین برده و ریشه هایش را در جامعه بخشکانند.
مهمترین عوامل و ریشه های کلی طلاق و جدایی رعایت نکردن اموری است که در فصل هفدهم وجود آنها را برای تقویت بنیاد خانواده لازم و ضروری دانستیم؛ که به طور خلاصه عبارتند از: 1 - حاکم نبودن عشق و علاقه و محبت و مهربانی بین دو همسر؛ 2 - عدم درک وضعیت و توانایی یکدیگر؛ 3 - شانه خالی کردن از زیر بار حقوق و تعهدات خانواده؛ 4 - مزین نگشتن به اوصاف شایسته؛ 5 - نادیده گرفتن خداوند و پاداشهای اخروی در مسیر طولانی زندگی زناشویی.
راههای پیشگیری از جدایی:
در اسلام برای جلوگیری از انجام طلاق، علاوه بر ارائه روشهایی که باعث تقویت و استواری بنیاد خانواده میشود و در فصل هفدهم گذشت، و نیز علاوه بر سفارشهای اخلاقی به زن و شوهر در خودداری از طلاق و مبغوضیت این کار نزد خداوند که در بالا به نمونه هایی از آن اشاره شد، مسلمانان نسبت به تشکیل محکمه صلح خانوادگی تشویق و ترغیب شده اند؛ بدین صورت که آنها از بستگان هر یک از زن و شوهر فردی آگاه، پخته و با تدبیر را به عنوان داور انتخاب نموده تا به ریشه یابی اختلاف دو همسر پرداخته و در صورت امکان بین آنها صلح و آشتی برقرار نمایند.
قرآن کریم در این باره میفرماید: "و اگر از جدایی و شکاف میان دو همسر بیم داشته باشید، داوری از خانواده شوهر و داوری از خانواده زن انتخاب کنید، اگر این دو داور تصمیم بر اصلاح داشته باشند خداوند کمک نموده و میان دو همسر الفت