صفحه ۲۶۱

قرار دارد و در این صورت طبعا تعداد زنان نسبت به مردان بیشتر است.

2 - این واقعیت را نمی توان انکار کرد که در مجموع عمر زندگی جنسی و میل و شهوت مردان طولانی تر و به مراتب بیشتر از زنان است، و در اکثر موارد زنان دچار عارضه "سرد مزاجی" هستند و در سنین معینی آمادگی جنسی خود را از دست می‎دهند در حالی که غالبا مردان چنین نیستند.

3 - در پاره ای اوقات به خاطر مسائل بهداشتی یا امور شرعی - مثلا در دوران عادت ماهانه و قسمتی از دوران بارداری و زمان دیدن خون نفاس پس از زایمان - زنان از آمیزش و نزدیکی ممنوع هستند در حالی که این ممنوعیت برای مردان وجود ندارد.

4 - وجود زنان عقیم و نازا در جامعه و تمایل شوهران آنها به داشتن فرزند.

5 - وجود زنان بیوه که به دلایل گوناگون شوهر خود را از دست داده اند و شرایط فردی و اجتماعی به آنها این اجازه را نمی دهد که به عنوان همسر اول مورد توجه مردان واقع شوند.

آیا در موارد گفته شده و مانند آن بایستی مرد تنها به همسر خود اکتفا کند و نیازها و خواسته های فطری خویش را نادیده گرفته و سرکوب نماید یا این که از طریق معاشرت آزاد و رابطه نامشروع جنسی برخی از نیازهای خود را برآورده سازد؟

همسر اول نباید به مسأله چند همسری و تعدد زوجیت از زاویه منافع خود نگاه کند بلکه باید این مسأله را از دریچه چشم شوهر و با توجه به منافع و خواسته های مشروع او و نیز از دریچه چشم سایر زنانی که در اجتماع بدون شوهر مانده اند و هر لحظه ممکن است در گرداب گناه و فحشا فرو روند نگاه نماید.

البته این مطلب را باید مورد توجه قرار داد که مسأله چند همسری گرچه امری مشروع و از احکام مسلم اسلام است ولی تحصیل شرایط آن و اجرای عدالت همه جانبه بین همسران متعدد در این زمان کار بسیار مشکلی است؛ چرا که زندگی پیچیده امروز با زندگی ساده دوران گذشته بسیار متفاوت است و چه بسیار دیده شده که برخی از روی هوی و هوس و بدون در نظر گرفتن شرایط و آداب چند همسری ازدواج دیگری نموده اند و با این کار حقوق همسر اول خود را تضییع نموده و یا

ناوبری کتاب