است؛ زیرا قانون آفرینش جاذبه جنسی میان دو جنس مخالف را به عنوان عامل بقای انسان قرار داده است و تغییر مسیر آن به سوی همجنس بازی و اکتفای زن به زن یا مرد به مرد یا استمناء و خوداکتفایی یا آمیزش با حیوانات، پشت کردن به فطرت اصیل انسانی و قوانین طبیعی حاکم بر آفرینش است.
داستان قوم لوط که به انحراف جنسی و همجنس گرایی و رفتار زشت و ننگین آلوده شده بودند و نیز پایان دردناک زندگی آنها میتواند تابلوی گویایی باشد برای کسانی که در منجلاب فساد غوطه ور گشته و از راههای غیر مشروع شهوت خود را ارضاء مینمایند.
از پیامبراکرم (ص) نقل شده است که فرمودند: "ازدواج نمایید تا نسل شما افزون گردد، من به واسطه نفرات شما روز قیامت بر امت های دیگر مباهات و افتخار مینمایم".مستدرک الوسائل، باب 1 از ابواب مقدمات النکاح، ح 17، ج 14، ص 153.
روایات بی شماری که از ازدواج با شخص عقیم منع نموده نیز در همین راستا میباشد.وسائل الشیعة، باب 15 از ابواب مقدمات النکاح، ح 3، ج 20، ص 54.
ثمره ازدواج انسان میتواند فرزند شایسته ای باشد که باعث سربلندی و افتخار او گردد؛ قرآن کریم میفرماید: (نساءکم حرث لکم فأتوا حرثکم أنی شئتم و قدموا لا نفسکم )سوره بقره (2): آیه 223. یعنی: "زنان شما مرکز بذرافشانی شما هستند، هر زمان که بخواهید میتوانید با آنها آمیزش نمایید و (سعی کنید از این فرصت طبیعی استفاده صحیح نموده و با تربیت فرزندان نیک) از پیش برای خود ذخیره بفرستید".
جمله (قدموا لا نفسکم) در آیه ذکر شده این حقیقت را بیان مینماید که زن فقط وسیله ارضاء شهوت نبوده و هدف نهایی آمیزش زن و مرد تنها کامیابی و لذت جنسی نیست، بلکه از آن باید برای حفظ حیات بشر و ایجاد و پرورش فرزندان صالح که ذخایر معنوی فردای انسان هستند استفاده نمود.