(مسأله 6) اگر کسی در وقت ازدواج به همسر خود وعده یک حج بدهد، پس اگر به عنوان مهر باشد و در عقد ازدواج ذکر شده باشد باید به آن عمل کند. و اگر تنها وعده باشد بدون این که در عقد ذکر شده باشد، وجوب عمل به آن محل اشکال است؛ ولی بنابر احتیاط به آن عمل نماید.
(مسأله 7) اگر زنی مستطیع است و برای حج ثبت نام کرده و شوهر او هم مستطیع است ولی ثبت نام نکرده است، جایز نیست نوبت خود را به هر بهانه ای به شوهر خود بدهد؛ مگر این که خودش به تنهایی نتواند به حج برود. ولی اگر معصیت کرد و نوبتش را به شوهر داد، حج شوهر صحیح میباشد.
(مسأله 8) اگر از طرف دولت برای حج در سالهای آینده ثبت نام میکنند و راهی برای حج جز این طریق نیست، کسانی که هنگام ثبت نام استطاعت مالی دارند واجب است اسم خود را بنویسند؛ هر چند در همان سال عازم حج نشوند. و اگر کوتاهی نمایند و ثبت نام نکنند، حج بر آنان واجب شده است.
(مسأله 9) اگر زنی در زمان حیات شوهر استطاعت مالی نداشت و بعد از مردن شوهر از ارث او استطاعت پیدا کرد ولی از جهت مرض یا پیری نمی تواند به حج برود، در صورتی که امید بهبودی در آینده ندارد بنابر احتیاط واجب کسی را که حج بر او واجب نیست به جای خود به حج بفرستد. و اگر ارثی که به او رسیده فقط برای رفت و برگشت حج کافی باشد ولی برای زندگی به آن نیاز دارد و شغل یا درآمدی که بتواند پس از به جای آوردن حج زندگی خود را با آن اداره کند ندارد، مستطیع نمی شود و حج بر او واجب نیست.
(مسأله 10) زن شوهردار یا زنی که در عده رجعی "عده رجعی" عده طلاقی است که شوهر میتواند در آن از طلاق صرف نظر نموده و رجوع کند. است جایز نیست به حج مستحبی برود، مگر به اذن شوهر؛ ولی برای زنی که در عده بائن "عده بائن" عده طلاقی است که شوهر در آن حق رجوع ندارد. یا عده وفات عده "وفات" عده زن است پس از مرگ شوهر. است اذن شرط نیست.