صفحه ۶۵

کند. در همان ایام که ایشان ادبیات به من یاد می‎داد می‎دید که من ریاضیات بلد نیستم، به همین جهت درس ریاضیات هم برای من گذاشت؛ ایشان می‎فرمود من هم ریاضیات بلد نبودم مدتی با آقای دکتر علی پزشکی در مدرسه چهارباغ اصفهان هم حجره بودیم من پیش ایشان ریاضیات را خواندم، ایشان در ریاضیات خیلی وارد بود، جذر و کعب و... را درس می‎گفت و همه اینها را به من یاد داد، البته کتاب و متن مشخصی نداشت، مطالب را می‎گفت و من می‎نوشتم. از جمله چیزهایی که یادم می‎داد تاریخ بود، یک ماه رمضان من قم ماندم، گفت می‎خواهم برایت تاریخ بگویم، یک دوره تاریخ پیغمبر اکرم (ص) و تمام جنگهای آن حضرت را برای من گفت، و می‎گفت یادداشت کن، من هم یادداشت می‎کردم؛ او خودش اطلاعاتی داشت در ضمن مطالعه هم می‎کرد و برای من درس می‎گفت تا خودش هم در ذهنش تمرین کرده باشد. پس به طور خلاصه کسانی که در تربیت من بسیار موثر بودند در درجه اول پدرم بود چون با علما سرو کار داشت، بعد مرحوم حاج شیخ احمد بود با آن عنایتی که به تربیت طلاب داشت، با آن ساده زیستی و ارتباط و علاقه ای که با مردم داشت، و این روحیات از همان اول در من خیلی تاثیر گذاشت؛ به نظر من روحانی باید با مردم سر و کار داشته باشد، اهل تشریفات و این حرفها نباشد، نخواهد برای خودش امتیاز قائل بشود.اینکه ما می‎شنیدیم که مثلا پیغمبر اکرم (ص) وقتی که با اصحاب می‎نشستند دایره وار می‎نشستند و جلسه شان امتیاز نداشت و اگر یکی از خارج می‎آمد می‎گفت "ایکم محمد؟" (کدام یک از شما محمد(ص) است)، واقعا می‎شود گفت مرحوم حاج شیخ احمد این گونه بود، و این گونه بی تکلف زندگی کردن در روح من خیلی اثر می‎گذاشت؛ و بعد هم اساتید دیگر، خداوند درجات همه را متعالی فرماید.

شخصیت آیت الله حاج شیخ محمد حسن عالم نجف آبادی

از افراد دیگری که در زندگی من بسیار تاثیر داشت مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدحسن عالم نجف آبادی بود که قبلا عرض کردم من یک مقدار شرح لمعه و قوانین و رسائل و مکاسب را پیش ایشان خواندم، ایشان از نظر زهد و تقوا در اصفهان

ناوبری کتاب