صفحه ۴۸۲

گذاشته می‎شود و بد است؛ احمد آقا هم ظاهرا قبول کرد ولی در عمل کاری صورت نگرفت و حصر ایشان ادامه یافت.

اعتراض به برخورد با آیت الله شریعتمداری

من به بازداشت و زندانی کردن آقای رستگار هم که در منزلش برای مرحوم آقای شریعتمداری فاتحه گرفته بود و او را به این خاطر زندانی کرده بودند اعتراض کردم، بالاخره آیت الله شریعتمداری یک مرجع بود که از دنیا رفته بود و قاعده اش این بود که خود امام خمینی برای ایشان فاتحه می‎گرفت؛ من این مطلب را به آقای ری شهری آن وقت که وزیر اطلاعات بود گفتم؛ یک روز آمده بود اینجا گفت: "من الان منزل آقای گلپایگانی بوده ام، این مطلب را به آقای گلپایگانی گفته ام به شما هم می‎گویم، آقای شریعتمداری همین دوسه روزه رفتنی است، مبادا عکس العملی از خودتان نشان بدهید!"، در حقیقت آمده بود تهدید کند، من به او گفتم: "بالاخره آقای شریعتمداری یک مرجع است که تعداد زیادی از ترکها به ایشان علاقه دارند، من اگر جای امام بودم در صورتی که آقای شریعتمداری فوت می‎شد در مسجد اعظم یک فاتحه برای او می‎گذاشتم، با این کار مردم خوشحال می‎شدند و احساس می‎کردند که مسائل شخصی در کار نیست، به نظر من فاتحه گرفتن برای ایشان یک کار عقلایی است ". گفت: "این نظر شمارا به بالا بگویم ؟" گفتم: "بگو"؛ این قضیه تمام شد آقای ری شهری رفت،بعد هم آقای شریعتمداری از دنیا رفت، جنازه او را که شبانه آورده بودند آقای حاج آقا رضا صدر خواسته بود بر او نماز بخواند نگذاشته بودند، بعد از چند روز من رفتم جماران دیدم آقای شیخ حسن صانعی و احمد آقا این مطلب را دست گرفته اند که بله، منتظری می‎گوید امام برای شریعتمداری فاتحه بگذارد، و این کار را مسخره می‎کردند! تا اینکه یک شب که ما با امام جلسه داشتیم در آن جلسه همه مسئولین، آقای هاشمی، آقای خامنه ای، آقای موسوی اردبیلی، آقای موسوی نخست وزیر و احمد آقا هم بودند، در ضمن صحبتها من این مطلب را به امام گفتم که:

ناوبری کتاب