صفحه ۳۸۴

مسائل وهابیت ؟!"؛ بعد آن را از جیبش درآورد و به ازغندی گفت: "اجازه می‎دهید بدهم به ایشان ؟" ازغندی گفت ببینم -حالا مثل اینکه تمام اینها بازی بود- ازغندی گرفت و خواند و گفت: "خوب مانعی ندارد بده "، خلاصه او نامه را به من داد و من آن را بردم داخل بند؛ گو یا هدف آنها این بود که این نامه توسط من در زندان پخش بشود. بالاخره بوی فتنه و تفرقه از آن می‎آمد، من هم جریان را به هیچ کس نگفتم، نامه را گذاشتم زیر تشک و آن را به هیچ کس بروز ندادم و تعجب کردم که آیت الله خمینی چطور در این شرایط این نامه را نوشته اند.

اقامه نماز جمعه در زندان

س: چنانکه اشاره فرمودید حضرتعالی گو یا در زندان اوین نماز جمعه اقامه می‎فرمودید، لطفا جزئیات آن را بیان نمایید و بفرمایید چه کسانی شرکت می‎کردند و معمولا در خطبه ها چه مطالبی را بیان می‎کردید؟

ج: معمولا ما در ایام هفته ظهرها و شبها نماز جماعت می‎خواندیم، پیشنماز من بودم سایرین هم اقتدا می‎کردند، بعد صحبت شد که نماز جمعه هم بخوانیم چون حداقل افراد نماز جمعه هفت نفر بلکه پنج نفر است، بالاخره نماز جمعه هم شروع کردیم، روز اول تا من بین دو خطبه نشستم آقای لاهوتی خنده اش گرفت و گفت: "این دیگه چه بازی است که وسط سخنرانی می‎نشینی و بعد بلند می‎شوی !" گفتم: "قاعده اش این است که باید بین دو خطبه نشست "؛ در خطبه ها مسائل مختلف روز را می‎گفتم، اینکه اسلام در همه مسائل نظر دارد و نباید به مسائل عالم اسلام بی توجه بود و از این قبیل مسائل. بالاخره پنج شش جمعه نماز خواندیم، گو یا یک نماز عید فطر هم خواندیم ولی بعد از طرف مسئولین زندان این برنامه را تعطیل کردند.

ناوبری کتاب