صفحه ۲۶۴

به علاوه من راجع به مرجعیت معظم له به برخی از علمای بلاد نیز نامه هایی نوشتم و از جمله به آیت الله خادمی در اصفهان و آیت الله اشرفی اصفهانی در کرمانشاه.

(پیوستهای شماره 13 و 14)

صدور اعلامیه به عنوان حوزه علمیه قم

یک بار من و مرحوم آقای ربانی شیرازی تصمیم گرفتیم برای شب نیمه شعبان در مسجد اعظم به عنوان " حوزه علمیه قم " جشنی را اعلام بکنیم و در آن جشن از آیت الله خمینی تجلیل بشود، یک اعلامیه هم به همین نام پخش کردیم. اتفاقا جمعیت زیادی آمدند ما هم در یک گوشه نشسته بودیم، مرحوم آقای آقا محمدحسن فرزند مرحوم آیت الله بروجردی هم شرکت کردند. ساواکیها هم خیلی در اطراف پرسه می‎زدند. یکدفعه آقای سید محمود دعایی و جمعی از طلاب در حالی که یک عکس بزرگ از آیت الله خمینی دستشان بود وارد مجلس شدند، جمعیت یکدفعه از جا کنده شد و صلوات فرستادند، همه دنبال این قضیه بودند که " حوزه علمیه قم " که اعلامیه را امضا کرده چه کسانی هستند و مساله انعکاس عجیبی پیدا کرد. فردای آن روز ما در منزل مرحوم آقای حاج شیخ عبدالجواد جبل عاملی مباحثه داشتیم، ایشان گفت: " حوزه علمیه قم " چه کسانی هستند؟ گفتم: مگر شما در مجلس نبودید! همین کسانی که وقتی عکس آقای خمینی آمد همه از جا بلند شدند و صلوات فرستادند، اینها همه حوزه علمیه قم هستند.

یک دفعه دیگر نیز به منظور تجلیل از ایشان و ذکر نام ایشان مجلس یادبود مرحوم آیت الله حکیم را به نام " حوزه علمیه قم " در مسجد اعظم اعلام کردیم و بنا بود آقای گرامی منبر برود ولی ایشان عذر آورد چون واقعا خطرناک بود و ساواک تعقیب می‎کرد، اتفاقا در همان لحظه آیت الله شریعتمداری وارد شدند و چون دیدند مجلس ساکت است به آقای حاج سید صالح طاهری خرم آبادی گفتند منبر برود و مجلس ختم شد. بالاخره ما با این کارها تلاش می‎کردیم اسم آیت الله خمینی در زمان تبعید ایشان در حوزه علمیه قم به فراموشی سپرده نشود.

ناوبری کتاب