صفحه ۲۴۵

کرده بودند، خبازان هم مدتی در زندان بود؛ ولی جزئیات این جریان برای ما خیلی روشن نشد که چگونه بوده است.

بازگشت آیت الله خمینی به قم و بازدید اقشار مختلف از ایشان

س: آزادی امام خمینی از حصر قیطریه چگونه بود، و آیا آزادی ایشان نتیجه فشار افکار عمومی در داخل بود یا اینکه از خارج هم توسط مخالفین شاه تلاشی در این زمینه صورت می‎گرفت و یا عوامل دیگری در این قضیه موثر بوده است ؟

ج: من از تبلیغات خارج اطلاعی ندارم ولی افکار عمومی داخل شدیدا علیه دستگاه بود، مردم همه ناراحت بودند؛ شاید رژیم هم خیال می‎کرد چندین ماه که ایشان را آنجا نگاه داشته است ایشان قانع شده باشند و دیگر به مبارزه ادامه ندهند، و از طرف دیگر دستگاه با آزادی ایشان افکار عمومی را به طرف خود جلب کرده باشد. بالاخره شبانه ایشان را به قم آوردند، در آن شب من و جمعی از دوستان در صفائیه مهمان یکی از رفقا بودیم که خبر رسید ایشان را به قم آورده اند،همه از خوشحالی رفتیم و دیدیم جمعیت سرازیر منزل ایشان شده اند. به محض اینکه ایشان را "پس از ده ماه حبس و حصر در مورخه ‏43/1/18 " آوردند یادم هست دکتر صدر که وزیر کشور بود آمد قم، تقریبا به دنبال ایشان آمده بود و دستور داد آن منطقه و کوچه های اطراف را چراغهای نورانی نصب کنند، بعد هم خودش جلوی آقای خمینی نشسته بود و می‎گفت آقا شما هر امر و نظری داشته باشید بفرمایید تا نظر شما اجرا شود، گو یا می‎خواست دلجویی بکند -دکتر صدر پسر صدر الاشراف بود و اینها از اطراف محلات بودند و با خمینی ها نزدیک بودند، آقای خمینی هم خانواده آنها را می‎شناخت، صدر الاشراف نسبتا آدم خوش نامی هم بود، آن وقت این دکتر صدر مثل اینکه تازه وزیر کشور شده بود- بالاخره او دنبال امام آمد قم خیلی تواضع می‎کرد و شاید در ذهنشان این بود که آقای خمینی مدتی آنجا مانده خسته شده و حالا اگر مقداری تواضع و کرنش بکنند ایشان دیگر دنبال قضایا را رها می‎کند، تا اینکه ایشان پس از ملاقات با خانواده شهدای پانزده خرداد و شنیدن فجایعی که دولتیها به بار آورده بودند آن سخنرانی کوبنده را راجع به پانزده خرداد کردند و این سخنرانی تقریبا تمام رشته های آنها را پنبه کرد و

ناوبری کتاب